Tuesday, 25 June 2013 22:10

نقش خانواده ها در پیشگیری از اعتیاد نوجوانان

Written by 
Rate this item
(0 votes)
حضور دکتر باقری در برنامه خانه آبی، رادیو تهران ، صدای پایتخت خلاصه‌ی فایل صوتی: عوامل ژنتیکی: افرادی که نوطلبی بالا و خطر گریزی پائینی دارند شانس اعتیاد بالاتری دارند. آیا در این ارتباط خانواده مقصر است و بایستی احساس گناه کند؟ خیر، چرا که والدین در دادن این ژن‌ها کنترلی نداشته‌اند و ضمناً ژن، تعیین کننده نهایی نیست. یعنی هر کس که دارای ژن مستعد کننده اعتیاد است حتماً معتاد نمی‌شود و هر فردی که معتاد شد، حتماً ژن مستعد کننده اعتیاد ندارد. مانند اینکه یک نفر استعداد موسیقی دارد، ولی حتماً موسیقی‌دان نمی‌شود، و بر عکس اگر کسی موسیقی‌دان شده، حتماً خیلی مستعد نبوده و شاید زحمت زیادی کشیده باشد. مسائل محیطی و مسائل روان‌شناختی هم تاثیر گذار هستند و در نهایت خود فرد تعیین کننده است.
استفاده از مستمر از مسکن‌ها و ضد دردها: استفاده از ضد دردها مثل کدئین و مواد مخدری مانند تریاک برای  بیماری‌های فرزندان نیز می‌تواند در ابتلا به اعتیاد موثر باشد. خانواده‌هایی که از نوازدای با کوچکترین مشکلی که نوزاد یا کودک پیدا می‌کند، به کودک مخدر، کدئین یا تریاک می‌دهند، شانس اعتیاد او را در بزرگسالی افزایش می‌دهند. به عنوان مثال به محض گوش درد، دل درد، یا بی‌خوابی کودک به او تریاک می‌دهند و همین عامل کودک را در بزرگسالی مستعد به گرایش به مواد مخدر می‌کند. حتی ممکن است خانواده‌ای خودشان مصرف کننده مواد مخدر نباشند، اما مواد مخدر به عنوان دارو در دسترس‌شان باشد. درگیری‌های خانوادگی و نداشتن آرامش و امنیت در خانواده: کودکی که هر روز نگران است که آیا فردا خانواده یا پدر و مادری دارند یا نه و آینده‌اشان چه می‌شود، همه‌ی این نگرانی‌ها منجر به احساس ناخوشایند ناامنی می‌شود. این احساسِ ناخوشایند در کنار تحریک و ترغیب دوستان و نیز نداشتن اطلاعات کافی در خصوص خطرات و عواقب مواد مخدر همگی فرد را به سمت اعتیاد سوق می‌دهد. خانواده‌های سخت‌گیر یا بسیار سهل گیر: شانس اعتیاد در این دو خانواده به ویژه بسیار سهل گیر بیشتر است. چرا که حد و مرز مشخصی در زندگی وجود ندارد. اختلاف‌ها و تعارض‌های تربیتی: دستورات متناقضی که توسط والدین به کودکان داده می‌شود. وقتی رفتاری توسط مادر خوب و توسط پدر بد ارزیابی می‌شود و والدین نظام ارزشی متفاوتی دارند کودک سردرگم می‌شود. به عنوان مثال وقتی کودک اسباب بازی خودش را به دوستش می‌دهد ممکن است مادر این رفتار کودک را حمل بر سخاوتمندی بداند، در حالی که پدر همان رفتار را حمل بر ساده لوحی کودکش می‌داند. وقتی این تضاد ارزشی در خانواده زیاد باشد، می‌تواند زمینه ساز بیماری‌های اعصاب و اعتیاد شود. باورها و اعتقادات غلط و نادرست: باورها و اعتقاد نادرست مانند این اعتقاد که «مرد آن است که مواد مخدر استفاده کند و معتاد نشود!!!» یا «ما فقط یک بار به دنیا می‌آییم و چه بهت که حداکثر لذت و از ببریم» نیز یکی از عوامل موثر در ابتلا به اعتیاد است.    الگو برداری از والدین و نزدیکان معتاد: یکی از عوامل موثر بر اعتیاد، الگو برداری از والدین و نزدیکان معتاد است. این به معنی است که رفتار والدین نسبت به گفتارشان خیلی مهم‌تر است و کودکان از رفتار والدین می‌آموزند و نه از حرف‌ها و گفته‌هایشان. به عنوان مثال کودک وقتی می‌بیند در خانواده دروغ‌گویی رواج دارد، دروغ گفتن برایش عادی می‌شود. عمل کردن بسیار مهم‌تر از نصیحت است.فراموش نکنیم که کودک از کسانی که دوستشان دارد، خودآگاهانه و یا ناخودآگاه الگو برداری می‌کند. آموزش ندادن مهارت‌های ارتباطی: یکی از نقش‌های والدین آموزش مهارت‌های ارتباطی به کودکان است. کودکانی که در محیط پر مشاجره که والدین دائماً با یکدیگر اختلاف دارند بزرگ می‌شود، مهارت‌های ارتباطی را نمی‌آموزد و نمی‌تواند با دیگران ارتباط برقرار کند. چنین کودکی با خودش و دیگران مشکل دارد. دچار احساسات ناخوشایند می‌شود که ممکن است برای فرار از این احساساتِ ناخوشایند به مصرف مواد مخدر روی می‌آورد. مرگ یک یا هر دو والد: ثابت شده مرگ والدین زیر سن یازده سالگی، فرد را مستعد ابتلا به افسردگی می‌کند. و هر بیماری از نوع اختلالات روانی، فرد را مستعد ابتلا به اعتیاد می‌سازد. محیط زندگی: در مناطق فقیر نشین شانس ابتلا به اعتیاد بیشتر از سایر مناطق است. والدینی که از لحاظ مالی امکان تهیه‌ی محلی مناسب برای سکونت خانواده ندارند شانس اعتیاد فرزندانشان بیشتر است. در واقع اعتیاد به دو شکل با فقر مرتبط است. فقر به خودی خود کمک کننده ابتلا به اعتیاد است، و در شکل دوم اعتیاد خودش در نهایت می‌توان منجر به فقر شود.ناگفته نماند که مواردی از خانواده‌های مرفه نیز وجود دارد که به دلیل آنکه فرزندان در رفاه به سر می‌برند، بسیاری از لذت‌ها برایشان تکراری شده و تنها اعتیاد برای این فرزندان جذابیت پیدا می‌کند. پس از ذکر عوامل موثر بر اعتیاد، به صورت گذرا به درمان آن اشاره می‌شود: معمولاً والدین در روند درمان، سه مرحله را پشت سر می‌گذارند مرحله‌‌ی اول: خانواده به فرزند سرویس می‌دهند و گاه حتی بیش از حد توان بیشترین امکانات را فراهم می‌کنند. به عنوان مثال به فرزندشان می‌گویند: «تو ترک کن، بقیه‌ی کارها با ما» حتی در مواردی برای ترک اعتیاد جایزه در نظر می‌گیرند و می‌گویند:‌ »اگر ترک کنی برات ماشین می‌خریم»این نوع گفت‌وگو به هفته‌ی اول اختصاص دارد.مرحله‌ی دوم: در این مرحله انتقاد آغاز می‌شود. مثلاً می‌گویند «مگه قرار نبود سراغِ دوستات نری» «چه کسی بود زنگ زد» «چرا داروهات رو منظم مصرف نمی‌کنی» و ... به این معنی که فر را شدیداً تحت کنترل گرفته و زیر نظر می‌گیرند و حتی جیب‌های او را می‌گردند.در چنین وضعیتی، بیماری که می‌خواست از اسارت مواد خلاص شود، حالا اسیر خانواده می‌شود.خانواده‌ها گاهی فکر می‌کنند اگر احساس گناه را در فرد تقویت کنند، بهتر است و از مواد دوری می‌کنند. مثلاً مادر غش می‌کند یا پدر به تپش قلب مبتلا می‌شود. اما معمولاً چون این افراد روش مقابله با احساساتِ ناخوشایند را بلد نیستند، همین‌ها کمک می‌کند که برای فرار از احساسِ گناهی که والدین ایجاد کرده‌اند دوباره به سمت مواد مخدر برود.مرحله‌ی سوم: مرحله‌ی دشمنی است. در این مرحله، اعتیاد عود کرده و خانواده، بیمار را طرد می‌کند. همسر تهدید به طلاق می‌کند و والدین تهدید می‌کنند که فرزندشان را از خانه بیرون می‌کنند.این مراحل در نزدیک به 90 درصد موارد دیده می‌شود که اغلب به مصرف مجدد مواد مخدر منتهی می‌شود.نکته‌ی قابل ذکر آن است که ممکن است در برخی از خانواده‌ها، چند نفر با چند نقش حضور داشته باشند. به عنوان مثال مادر زیاده از حد سرویس می‌دهد، پدر انتقاد می‌کند، و برارد می‌گوید فایده‌ای ندارد و باید معتاد را بیرون کرد. اما اگر زن و شوهر باشند، این مراحل به صورت پلکانی اتفاق می‌افتد، یعنی همسر همه جانبه کمک می‌کند، مرحله بعدی انتقاد و مرحله آخر دشمنی می‌ورزد.در برخی خانواده‌ها، بسیاری از مشکلات را با اعتیاد مرتبط می‌کنند. مثلاً فردی شکست تحصیلی‌اش را گردن عضو معتاد خانواده می‌اندازند. در برخی از خانواده‌ها نیز هدف مشترکی ایجاد می‌شود، و آن کمک در درمان اعتیاد فرد معتاد است؛ و همه‌ی اینها در ظاهر کمک است، اما در باطن ناآگاهانه یعنی سوق دادن بیشتر فرد به اعتیاد.حال نقش درمانگر در اینجا این است که این بازی را سریعاً شناسایی کرده و از ایجاد آن جلوگیری کند، و در صورتی که ایجاد شده باشد، آن را قطع کند.حداقل 30 درصد موارد بازگشت به اعتیاد به علت رفتار مخرب والدین است و دخالت نابجای آنان. منبع: رادیو تهران، صدای پایتخت  
Read 1703 times Last modified on Tuesday, 25 June 2013 22:26
You are here: Home